Awaking...



باز داره فصل امتحانای لعنتی نزدیک میشه ، با این وضعیتی که الان دارم این ترم مشروط نشم کار بزرگی کردم . اصلا حال درس خوندن نیست مخصوصا این هوای بهاری توش فقط خوابیدن میچسبه و بسکتبال و خوندن کتابهای غیر درسی و دیگر هیچ ، خوابم زیاد شده اساسی الکی هی مثل این مرده ها دوست دارم بخوابم ، روزهایی که صبح زود کلاس دارم هم همش سر کلاس تو چرتم . نمیدونم چم شده ، ساعت واسم ایستاده بی حرکت و مرده شدم باید یک تکونی به خودم بدم و لای اون کتابای لعنتی البته درسی رو باز کنم و کتابهای غیر درسی رو ببندم مثل هر ترم همون استرس همیشگی که سالهای ساله دارم باهاش زندگی میکنم ، حالا امتحانم بدم همچین راحتم نمیشم چون این ترم فقط 15 واحد برداشتم باید باز تابستونم اگه خدا خواست و زنده بودم و این درسها رو به حول قوه ی الهی پاس کردم 2 تا درس بردارم که عقب نمونم ، خدا انشالله کمکم کنه ، این ترم واقعا افتضاح بودم ، فاجعه
....


2 comments:

dadoo May 14, 2009 at 4:09 AM  

fek konam yeki az dalayele in halate shoma , didane LOST bashad !! ha...ha...ha

Ali May 14, 2009 at 6:30 AM  

bale abro bado maho khorshido falak o lost darkarand ta ma in tory beshim .... :D

چیزی مشترک بین روح انسان و طبیعت وجود دارد

شلینگ


Followers