همه چیز نسبی است

مدت زیادی با هم حرف میزنیم خیابونها رو خیلی سریع عبور میکنیم و کمی من میشنوم و او حرف میزند و برعکس ، از جمله معدود افرادیست که همیشه با او بحث کرده ام و در انتها لعنت به خودم نفرستادم(بحث وقتی خوبه که منطق محض پیش فرض باشد نه عرف نه اجتماع نه دین نه باورهای دیگه و نه هیچ چیز دیگر مگرنه هیچ فایده ای جز هدر شدن وقت و در برخی موارد توهین به خودت نیست) در انتها به این نتیجه ی مشترک میرسیم که اولا باید به عقیده ی دیگران احترام گذاشت حتی اگر از لحاظ ما اصلا خوشایند نباشه و هیچ دیدگاه و نظر، سلیقه و... رو نباید مورد تمسخر قرار داد و صرفا باید پذیرفت تا طبیعت هم به باورها و اصول تو به عنوان یک فرد انسان احترام بگذاره(البته در کشور ایران و امثالهم چنین طبیعتی یافت نمیشه)دوم برای دوام آوردن و احساس رضایت و موفقیت و آرامش روانی باید به اصول و عقایدی پایبند بود به عقایدی که به نظر من اصلا نمیتونه واحد باشه و باید شخصا هر کسی خودش باورهایی داشته باشه و به اون واقعا عمل کنه اصلا نمیشه نسخه ی واحدی برای اون پیچید .

چیزی مشترک بین روح انسان و طبیعت وجود دارد

شلینگ


Followers