مدت زیادی با هم حرف میزنیم خیابونها رو خیلی سریع عبور میکنیم و کمی من میشنوم و او حرف میزند و برعکس ، از جمله معدود افرادیست که همیشه با او بحث کرده ام و در انتها لعنت به خودم نفرستادم(بحث وقتی خوبه که منطق محض پیش فرض باشد نه عرف نه اجتماع نه دین نه باورهای دیگه و نه هیچ چیز دیگر مگرنه هیچ فایده ای جز هدر شدن وقت و در برخی موارد توهین به خودت نیست) در انتها به این نتیجه ی مشترک میرسیم که اولا باید به عقیده ی دیگران احترام گذاشت حتی اگر از لحاظ ما اصلا خوشایند نباشه و هیچ دیدگاه و نظر، سلیقه و... رو نباید مورد تمسخر قرار داد و صرفا باید پذیرفت تا طبیعت هم به باورها و اصول تو به عنوان یک فرد انسان احترام بگذاره(البته در کشور ایران و امثالهم چنین طبیعتی یافت نمیشه)دوم برای دوام آوردن و احساس رضایت و موفقیت و آرامش روانی باید به اصول و عقایدی پایبند بود به عقایدی که به نظر من اصلا نمیتونه واحد باشه و باید شخصا هر کسی خودش باورهایی داشته باشه و به اون واقعا عمل کنه اصلا نمیشه نسخه ی واحدی برای اون پیچید .
4 comments:
احترام به عقاید دیگران یکی از گزینه های خیلی مهم و دشوار در مباحث اخلاقی بحساب می آید و متاسفانه فرهنگ جامعه ما در هر زمان و جناح فکری فقط توانسته در این مورد شعار بدهد و هر قدرتی که روی کار آمده و هر جناح ( از چپ ترین تا راست ترین !!؟ ) فاقد این انعطاف بوده اند و بدبختانه بجای احترام از روش توهین و بددهنی بیشتر استفاده شده است و وبلاگ های سیاسی نویس مملو از بی احترامی و هتاکی متقابل است !؟ و کشورهاییکه تا حدی به این مهم دست یافته اند هم بیشتر در سایه قانون خود بوده اند !!؟؟
قطعا همینطوره اما نسبتش فرق میکنه
سر همه چیز میشه بحث کرد.. الا مسائل اعتقادی و 30 یا سی ..که مطمئنا هیچوقت ...به نتیجه نمیرسی...
البته این روزا اونقدر همه چیز رو باور کردیم.. که معمولا خیلی کم دیدم دو نفر بحث کنند و در پایان یک طرف عقاید طرف مقابل رو بپذیره بپه قربون شما:دی....
علی دلم برات تنگ شده بود...
در ضمن ناراحت شدم خبر قبلی رو خوندم و تسلیت میگم... به قول خودت بهتره نیمه پر رو نگاه کنیم در هر صورت تسلیت
سلام یاشار چطوری خوش میگذره منم دلم برات تنگ شده بود
مواظب خودت باش
در مورد نیمه ی لیوان هم اگه من اینو گفتم باید بگم اشتباه میکردم
Post a Comment