امروز اعصابم خیلی خورد بود مخصوصا روزای تعطیل که هیچ وخت میونه ی خوبی باهاش نداشتم.
اونقدر اعصابم خورد بود که حتی یک کلمه هم با کسی حرف نزدم . بعضی وقتها بعضیا توی بعضی مواقع یک حرفایی میزنن که لیاقتشون فقط سکوته ،حتی لیاقت جواب دادن هم ندارن فقط باید سکوت کنی و تنهاشون بذاری نمیدونم چرا دارم انقدر خودمو در گیر میسائلی می کنم که لیاقتشونو ندارن . حتی این انفجار درونی اما خفه باعث شد به علی هم جواب ندم و با اینکه تا چند روز دیگه داره برای همیشه برمیرگرده نیوزیلند ومیخواد این چند روزو با هم باشیم دوروزه که به کل جواب تلفونها شو نمی دم چون واقعا می خواستم
تنها باشم... خودمو خودم
Suffering
Posted by
Ali
Monday, February 16, 2009
0 comments:
Post a Comment